سردار سرتیپ پاسدار پورجعفری متولد ۱۳۴۵ از گلباف شهرستان کرمان بود که چند سالی به بازنشستگی رسیده بود و می توانست همانند خیلی ها خانه نشینی و استراحت را برگزیند اما با وجود علم به خطراتی مانند از دست دادن جانش، ماندن در کنار سردار سلیمانی را ترجیح داد و با او ماند تا با او ابدی شود.
از جمله ویژگی هایی که پرتکرار خیلی از آشنایان سردار پورجعفری تعریف می کنند، غیر از تشریح خلقیات شخصیتی خوب وی، این ا ست که او بیش از ۴۰ سال همرزم و همراه حاج قاسم بود حتی نزد نزدیک ترین افراد زندگیش از اسرار و وقایع جنگ صحبتی نمی کرد و همین موجبات اعتماد حاج قاسم را به وی فراهم کرده بود، چنانچه از وی به عنوان برادر یا پسرش نام برده است.
اما ۴۰ سال با گُل نشستن، عطر و بوی گُل را در ذره ذره رفتار و سکنات حاج حسین جاری و ساری کرده بود و از وی نمونهای صادق از حاج قاسم ساخته بود آنچنان که در یک برهه که حاج حسین در اهواز در یک ماموریت از قسمت کمر دچار شکستگی مهره ها می شود، بعد از مدتی استراحت و جراحی باز هم مورد عمل جراحی مجدد قرار می گیرد و به تبع این مشکل تقاضای بازنشستگی می کندکه سردار سلیمانی نیز با این درخواست موافقت می کند اما دل حاج حسین در سینه قرار نمی گیرد و دوباره با شرایط جسمی نامناسب پا در رکاب فرماندهاش می شود.
حاج حسین به تعبیر برخی، جعبه سیاه اسرار حاج قاسم بود و حاج قاسم همواره از وی به نیکی یاد می کرد و می گفت: حاج حسین مانند پروانه دور من می گردد و برایم مانند مادری مهربان است.
حاج حسین از جانبازان هشت سال دفاع مقدس، بیش از ۴۰ سال تا پای شهادت همراه و همراز سردار سلیمانی گام برداشت و سرانجام نیز در کنار فرمانده خود بامداد در کنار دیگر همرزمان ایرانی و عراقی از جمله ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از دیگر اعضای حشدالشعبی به شهادت رسید.
مراسم تشییع و تدفین حاج حسین همراه با آیین تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی در کرمان برگزار شد و تابوت حمل کننده پیکر وی نیز در کنار تابوت حاج قاسم که از عراق تا کرمان پیکرهای گلگون این دو شهید را همراهی کرد در بیت الزهرا(س)- موقوفه حاج قاسم سلیمانی– در کنار آرامگاه شهید گمنام قرار گرفته است.
شهید پورجعفری از سال ۶۱ و عملیات والفجر مقدمانی وارد عرصه مبارزه در دفاع مقدس شد؛ بعد از شرکت در عملیات مختلف در سال ۶۴ همراه با شهید میرحسینی در منطقه آبی تبور و در برخورد با قایق نیروهای عراقی مجروح و دچار شکستگی کمر شد که بهدلیل این مجروحیت سنگین به مدت یک سال و نیم از جبهه دور بود.
وی سال ۷۶ همراه با فرمانده اش وارد نیروی قدس سپاه شد و سرانجام به همراه چهار مدافع دیگر ایرانی سرهنگ پاسدار شهرود مظفری نیا، سرگرد پاسدار هادی طارمی و سروان پاسدار وحید زمانیان به شهادت رسید.
شهید هادی طارمی از نیروهای محافظ سردار سلیمانی بود، متولد سال ۱۳۵۸ و اصالتاً اهل زنجان که در بسیاری از مأموریتهای خطیر همراه سردار سلیمانی بود.
یکی دیگر از شهدای همراه سردار سلیمانی شهید شهرود مظفرینیا متولد ۱۳۵۷ است که اصالتاً اهل کهک استان قم و از نیروهای کادر حفاظت سردار سلیمانی به شمار می رفت.
شهروز مظفری نیا نیز سرتیم حفاظت سردار قاسم سلیمانی بود؛ از این شهید عزیز سه فرزند، ۲ دختر و پسری به نام علیرضا به یادگار ماند که پسرش سه ماه و ۱۸ روز پس از شهادت پدرش در سال ۹۹ قدم به دنیا گذاشت. علیرضا حالا آنطور که مادرش میگوید میتواند معنا و مفهوم پدر را در یک جمله برایش خلاصه کند: پدرت قهرمان بود.
شهید ایرانی دیگر حادثه ۱۳ دیماه وحید زمانیان است که متولد سال ۱۳۷۱، اهل شهرری تهران و از نیروهای حفاظت سردار سلیمانی بود.
شهید زمانینیا تازهدامادی بود که با ۲۷ سال سن، چهار سال در دفاع از حرم شرکت کرد و ۲ سال هم در معیت حاج قاسم حضور داشت. عاقبت در معیت سردار بود که همراه او پرکشید و آسمانی شد.
اطرافیان شهید زمانینیا نقل کرده اند وی در زمان جاری شدن خطبه عقد، چون شنیده بود دعا در آن لحظه به استجابت میرسد، برای شهادتش دعا کرده بود.
حالا پس از سه سال از لحظه شهادت این ابرمردان، این روزها گلزار شهدای شهر کرمان غلغله جمعیت زائرانی است از کرمان، دیگر استان ها و حتا خارج از کشور که آمده اند تا بگویند به یادشان بودند و هستند.
انتهای پیام /