به گزارش سپهر بردسیر، عباس حاجی نجاری در روزنامه جوان نوشت: روابط ایران و روسیه بهعنوان دو کشور مهم و قدرتمند منطقه اگرچه از گذشته دور با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است، اما در سالهای اخیر به دلیل منافع مشترک دو کشور در روند تحولات منطقه و بهویژه در مبارزه با تروریسم که سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی در برقراری آن نقش اساسی داشت، وارد مرحله نوینی شده است که اکنون با سفر آقای رئیسی رئیسجمهور محترم ایران به روسیه که با دعوت رسمی ولادیمیر پوتین صورت میگیرد بر استحکام آن افزوده خواهد شد. بهویژه آنکه در جریان این سفر، توافقات مهم اقتصادی پیرامون پیمان پولی مشترک دو کشور، راهاندازی خط اعتباری، راهاندازی سوئیفت مشترک، هماهنگی جهت فروش نفت وموضوعات دیگر در دستور کار مذاکرات دو رئیسجمهور قرارگرفته است.
برخلاف عملکرد دستگاه سیاست خارجی کشور در دولت گذشته که متمرکز بر برجام و باهدف جلب حمایت کشورهای غربی برای حل مشکلات اقتصادی کشور بود و همین راهبرد غلط موجب شرطی شدن اقتصاد کشور به توافق هستهای شده و ایجاد بحران در کشور بعد از خروج ترامپ از برجام را در پی داشت، راهبرد دولت سیزدهم در عین پیگیری قدرتمندانه روند مذاکرات هستهای، ضمن اتکا به اقتصاد مقاومتی، در عرصه تعاملات منطقهای و بینالمللی با اولویتبخشی به ارتباطات منطقهای و توسعه روابط با همه قدرتها بهویژه با همسایگان معطوف شده است. دستاورد ملموس این جهتگیری در عرصه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور در طول چند ماه اخیر آشکارشده و به افزایش روزافزون صادرات کشور و رونق تولید و تزریق ارز حاصله به چرخه اقتصادی کشور انجامیده است و طبعاً دستاوردهای این سفر نیز به بهبود شرایط اقتصادی کشور کمک خواهد کرد.
اما در عرصهای دیگر به دلیل روند تحولات منطقهای و بینالمللی معطوف به روابط دوجانبه پیرامون مسائل مهم منطقه نظیر مسائل قفقاز، افغانستان، سوریه و… این دیدار از اهمیت مضاعفی برخوردار شده است. بدیهی است که تأثیر تقویت روابط دو کشور در ارتقای همکاری و تعاملات در حوزههای اقتصادی و سیاسی و روند مذاکرات هستهای و خنثیسازی تحریمها که مسئله مشترک دو کشور است، با دستاورد مهمی همراه خواهد شد.
از سوی دیگر همزمانی این سفر با تقویت و تحکیم روابط ایران با چین و سفر وزیر خارجه ایران به آن کشور و آغاز اجرای توافقات ۲۵ ساله ایران و چین بر اهمیت این تعاملات افزوده است. بهگونهای که در روزهای اخیر رسانههای غربی از همگرایی و تعامل ایران-روسیه -چین بهعنوان یک محور قدرتمند در برابر راهبرد سلطهگرانه امریکا در منطقه که اتفاقاً با هر سه کشور به دلایلی درگیر شده است بهعنوان چالش اصلی امریکا در حوزه مسائل بینالمللی یادکردهاند.
اما آنچه در این روزها در مورد سفر رئیسجمهور به روسیه و سفر وزیر خارجه به چین به محور اصلی عملیات روانی رسانههای بیگانه و جریانهای معاند داخلی تبدیلشده است، القای وابسته کردن و فراتر از آن ادعای زمینهسازی برای سلطه کشورهای شرقی بر ایران و زیر پا گذاشتن شعار «نه شرقی نه غربی» جمهوری اسلامی در دولت جدید است!
اگرچه در مورد این ادعاها که عمدتاً از بلندگوی رسانهها و جریانهای وابسته به غرب و کسانی که در طول سالهای اخیر تنها راه کشور را تسلیم در برابر سیاستهای سلطهگرانه کاخ سفید و کشورهای غربی میدانستند، مطرحشده است و همین امر بعد جنگ روانی این سناریو پردازی را آشکار میکند، اما تردیدی نمیتوان داشت که این فضاسازیها ریشه در نگرانی آنها از شکست راهبرد فشار حداکثری امریکا و غرب علیه مردم ایران داشته که این روزها نشانههای آن بیشاز پیش آشکارشده است.
تحرک قابلتوجه دستگاه دیپلماسی در دولت سیزدهم وتقویت روابط ایران با دیگر کشورها به ویژه کشورهای منطقه را در زمره شاخصهای مهم دولت سیزدهم میتوان دانست که علاوه بر شکست خطوط القایی رسانههای غربی در زمینه انزوای ایران، دستاوردهای ارزشمندی را در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و… برای ایران به همراه داشته و کار را به آنجا رسانیده که ندپرایس سخنگوی وزارت خارجه امریکا شش روز پیش رسماً به انزوای دیپلماتیک امریکا در مقایسه با ایران اعتراف کرده است.
آنچه در ارزیابی عملکرد دستگاه دیپلماسی ایران در دولت جدید باید مورد توجه قرار بگیرد این است که ایران در این روابط چه با همسایگان، چه در روند مذاکرات هستهای و چه در روابط با دو دولت بزرگ شرق یعنی چین و روسیه که این روزها موجب برجستهتر شدن موقعیت و موفقیت دستگاه دیپلماسی ایران شده است، رعایت سه اصل عزت، حکمت و مصلحت را از موضع اقتدار و بهعنوان مستقلترین نظام سیاسی در منطقه و جهان دنبال کرده است، بهویژه آنکه این سفر میتواند نقطه عطفی در روابط ایران و روسیه در دوران جدید که از آن بهعنوان روسیه مقتدر یاد میشود، مورد تأکید دوستان و دشمنان قرارگرفته است.
نکته مهم در روند این تعاملات و در پاسخ به شبهات مطرحشده این است که جمهوری اسلامی ایران به لحاظ موقعیت حساس ژئوپلیتیک، منابع و توان اقتصادی و جمعیتی، نفوذ منطقهای، اقتدار دفاعی و… از چنان ظرفیت بالایی برخوردار است که در عین مقابله و خنثیسازی فشارها و تحریمهای فلجکننده امریکا و دیگر کشورهای غربی توانسته است موقعیت خود را در منطقه وجهان تثبیت کند که روند مذاکرات هستهای در دور جدید بخشی از آن است، بهگونهای که در عین جبران ظرفیتهای ازدسترفته هستهای در جریان توافق برجام، ایران به لحاظ اقتصادی توانسته است ثابت کند که کشور بهرغم ادامه تحریمها نیز قادر است اهداف برنامههای اقتصادی خود را دنبال کند.