به گزارش آسمان بردسیر، هر اثر هنری میتواند جهانی را برای مخاطب آشکار کند، ما با دیدن آثار هنری میتوانیم با جهان اثر ارتباط برقرار کنیم و اطلاعاتی را از زمانهای که فیلم بازتاب میدهد دریافت کنیم. در واقع آثاری که بتوانند این «جهان» را درستتر و خلاقانهتر بازنمایی کنند صاحب مخاطبان بیشتری میشوند.
در بین سریالهای این روزهای تلویزیون، بهترین بازید در تلوبیون از آن سریال «گیل دخت» است با حدود 6میلیون نفر بازدید کننده در بازه زمانی 4ماه گذشته این استقبال صورت گرفته است. البته این بازدید فقط معطوف به تلوبیون است و این سریال هر هفته پنجشنبه و جمعهها از شبکه یک پخش میشود.
همین نوع مواجهه مخاطبان با سریالهای روز تلویزیون نشان میدهد که مخاطبان رسانه ملی صاحب سلیقه و نگاه هستند. یعنی به زبانی سادهتر کاملا دقیق و روشن تفاوتهای اثر قوی و ضعیف را درک میکنند.
در گزارش حاضر ابتدا نگاهی آماری خواهیم داشت به تعداد بازدیدهای «گیل دخت» در تلوبیون و در ادامه تلاش خواهیم کرد محورها و مقولههایی که باعث دیده شدن این اثر شدهاند را جستجو کنیم.
ثبت 5 میلیون و 700 هزار مشاهده برای «گیلدخت»
پخش سریال ۶۰ قسمتی «گیل دخت» از آبانماه سال جاری از شبکه یک سیما آغاز شده است و تا اواخر بهار سال ١٤٠٢ روى آنتن خواهد بود. این سریال تاریخی به کارگردانی مجید اسماعیلی و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی تولید شده و فیلمنامه آن را مجید آسودگان به سفارش مرکز فیلم و سریال معاونت برون مرزی سازمان صدا و سیما نوشته است.
نگاهی به آمار مشاهده سریال «گیلدخت» از ابتدای پخش نشان میدهد که قسمتهای این مجموعه حدود 6 میلیون بار توسط مخاطبان تلویزیون مشاهده شده است. این سریال با عبور از 5 و نیم میلیون بازدید پرمخاطبترین مجموعه تلویزیون در ماههای گذشته به شمار میرود. نخستین قسمت این سریال 317 هزار بار و آخرین قسمت آن (تا زمان تنظیم این گزارش) 259 هزار مرتبه مشاهده شده است.
همچنین قسمت بیست و ششم مجموعه تلویزیونی «گیلدخت» با ثبت بیش از 369 هزار بازدید پر بازدیدترین قسمت این سریال به شمار میرود. ضمنا در میان پربازدیدترین اپیزودهای یک ماه اخیر تلوبیون 5 قسمت از این سریال در صدر پربینندهترینهای بستر آنلاین تلوبیون قرار گرفته است و 9 اپیزود از آن نیز در بین 20 اپیزود پربازدید ماه اخیر دیده میشود.
«گیل دخت» وام دار ادبیات و سنت
در جواب این پرسش که «چه مولفههایی باعث دیده شدن یک اثر هنری( سریال تلویزیونی) میشود؟» میتوان گفت: برای دیده شدن یک سریال، متن خوب یا همان فیلمنامه بسیار مهم است. در واقع هم متن و هم شیوه بیان و نوع روایت است که یک اثر را از دیگر آثار متفاوت میکند. یکی از ویژگیهای اصلی سریال«گیل دخت» این است که، صاحب فیلمنامهای است که به نظر ریشه در ادبیات و سنت دارد.
روزی فیلسوفی نوشته بود هر برداشت از گذشته اگر نتواند امروزی شود و خود را با وضعیت دورانش هم افق نکند ارزشی ندارد. یعنی بازگشت به گذشته ممکن نیست، مگر آنکه بتوانیم گذشته را امروزی کنیم و در افقهای معنایی امروز به بازخوانی آن بپردازیم. در واقع به نظر میرسد که«گیل دخت» هم چنین ویژگیای دارد. یعنی متن آن بر اساس افقهای زندگی امروز قابل تاویل است.
ادبیات رسمی و ادبیات عامه پسند زبان فارسی همچون ادبیات دیگر ملل کهن و باستانی پر است از داستانهای جذاب درباره عشق. روایتهایی که در زندگی روزمره ایرانیها در دورانهای مختلف بازتاب پیدا کرده است. در ادبیات کلاسیک فارسی شعرهای حافظ و سعدی قله شعر عاشقانه است.
وفاداری به مفهوم عشق
یکی از محورهای اصلی سریال«گیل دخت» عشق است. و این موضوع میتواند از نکات مهم در جذب مخاطب باشد. مفهوم عشق نه فقط در ادبیات بلکه در فلسفه نیز بسیار مورد توجه بوده است. از افلاطون گرفته که در کتاب مهمی به اسم «میهمانی» به مفهوم عشق پرداخته است، تا فلاسفه متاخر یعنی رولان بارت(کتاب «سخن عاشق» رولان بارت به فارسی ترجمه شده)، لویناس، نانسی، آلن بدیو و… عموم متفکرها به موضوع «عشق» پرداختهاند و تلاش کردهاند آن را برای خود و مخاطبانشان معنایی تازه ببخشند.
سینما هم همواره یکی از موضوعات اصلیاش عشق بوده است. از همان سالهای ابتدای تاریخ سینما، یکی از ژانرهایی که همواره بینندههای فراوانی را پای پردهی نقرهای میکشاند، ژانر فیلمهای عاشقانه بود. طرفداران این گروه از آثار به دیدن بازیگران محبوبشان مینشینند تا تحت تأثیر قرار بگیرند، گریه کنند و با لحظات شیرین آنها از ته دل بخندند.
انگار فیلمهای عاشقانه مهر تاییدی بر این است که همچنان عشق در دنیا اهمیت دارد و در سختترین زمانهای زندگی، میشود با محبت و عشق ورزیدن از آنها جان سالم به در برد.
طبیعت گیلان، طراوتی معطوف به مخاطب
بازنمایی طبیعت گیلان یکی از شاخصهای اصلی سریال «گیل دخت» است. گیلان به طور کلی و شهر رشت، معروف است به شهر فرهنگ؛ فرهنگ با همۀ اختصاصات آن. این شهر قدیمی که نامش در کتاب حدودالعالم تألیف ۳۷۲ق آمده و در کتابهای دیگر به صورت رَشد و الرّصد هم ضبط شده، از دوره صفوی و در عهد شاه عبّاس کبیر یکی از مهمترین شهرهای تجاری ایران و محلّ رفت و آمد تجّار ایرانی و خارجی بود. از این رو رشت را دروازه ایران به اروپا میدانند.
به نظر میرسد سریال «گیل دخت» در سالهای پایانی حکومت قاجار روایت میشود، در این دوران رشت پیش از دیگر شهرها مشمول برنامههای توسعه مدار و نوین سازی شده بود.
در شهر رشت توجه به بهداشت شخصی، آراستگی ظاهر، حسن معاشرت، مهمان دوستی، پاکیزگی شهر، تأسیس یتیم خانه و سرای سالمندان و بیمارستانهای مردمی، اهمّیت دادن به تحصیل، مطالعۀ کتاب و روزنامه، تماشای تئاتر و … همه از ویژگیهایی هستند که توجّه مسافران و مأموران دولتی را جلب کرده و در سفرنامهها و کتابهای خاطرات خود از آن سخن گفتهاند.
در پنجاه سال اخیر هم به دلیل همین گرم جوشی، مهربانی و سرزندگی و تنوّع غذایی رشتیها، این شهر همیشه یکی از مقاصد مهمّ گردشگری در ایران بوده و خواهد بود. به نظر میرسد که بازنمایی طبیعت شهر رشت از دیگر مولفههایی است که باعث دیده شدن بیشتر سریال «گیل دخت» شده است.
«گیل دخت» و نگاه فرهنگ محور به غذا
به زعم محققین آداب و فرهنگ غذایی یک منطقه بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که در یک بشقاب خلاصه شود. فرهنگ غذایی جزیی از میراث فرهنگی هر کشور است که در کنار تاریخ، افسانهها، موسیقیها، کتیبهها، پوشش، آداب و رسومات و مذهب نشانههایی از تاریخ آن سرزمین دارد.
با توجه به وجود قومیتها و مناطق مختلف در گستره جغرافیایی این کشور، ایران دارای تنوع غذایی بسیار زیادی است. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب ایران، هر منطقهای با توجه به مواد اولیه در دسترس و خاص خود، غذای مخصوص به خود را دارد. سریال «گیل دخت» با نگاهی ظریف به موضوع فرهنگ غذایی شمال کشور نوری تازه بر اهمیت این موضوع تابانده است.
قصه سریال «گیل دخت»در دوران قاجار میگذرد، از میان شاهان قاجار، ناصرالدین شاه، به علت علاقه زیادش به سفرهای اروپایی و واردسازی جنبههایی از فرهنگ فرنگی به ایران، نقش ویژهای در جا انداختن خوراکهای جدید خارجی در ایران داشت. ساخت آشپزخانه داخل فضای منزل به جهت تغییر نقشه کلی ساخت منازل و استفاده از قاشق و چنگال سر سفره هم در دوران حکومت او اتفاق افتاد.
در خانه اشراف، اتاقی که آشپزخانه بود معمولا کنار نشیمن قرار داشت. داخل اتاق یاد شده اجاقهایی متعدد از جنس گچ و سنگ میساختند، همچنین تعداد تنورها نیز متعدد بود. برای هر بخش اندرونی و بیرونی، آشپزخانه جداگانهای در نظر میگرفتند و اداره آشپزخانه بیرونی را به یک آشپز و امورات آشپزخانه اندرونی را به کنیزی میسپردند. در واقع بعد از دوران قاجار بود که مطبخ یا همان آشپزخانه به درون خانهها آمد و تغییری اساسی در فرهنگ غذایی ایرانیها شکل گرفت.
هرچند آشپزی ایرانی قدمتی بسیار طولانی دارد و در کنار روم و چین، یکی از مکاتب سهگانه آشپزی دنیای باستان است، اما آشپزخانه ایرانی، به صورت فضایی مستقل و دارای هویت جداگانه، پدیدهای جدید بهشمار میرود.
در واقع، اهمیت آشپزی و خوراک در شرححالی که از زندگی شاهان نوشته شده، یا سفرنامههای جهانگردان و مستشاران خارجی و تحقیقات انجام شده روی جامعهشناسی و مردمشناسی ایرانی در دورانهای مختلف تاریخی، به خوبی مشخص است. مهماننوازی و پذیرایی از مهمان در میان ایرانیان با بهترین غذای موجود در منزل گوشه مخصوصی از فرهنگ غذای ایرانی را ساخته است.
سریال«گیل دخت» تلاش کرده است که این فرهنگ غذایی را با دقت بازنمایی کند، موضوعی که سالها از دید فیلم سازان مختلف دور مانده بود.
جمع بندی
طی نیم قرن گذشته همواره سریالهای تاریخی، سهم عمدهای در جذب مخاطب داشتهاند. مردم مجموعههای تاریخی را با علاقه و اشتیاق بیشتری دنبال میکنند. البته شیوه پرداختن به داستانها و چگونگی تصویرسازی در زمان تاریخ مورد نظر، تأثیر تعیین کنندهای در استقبال مردم از این مجموعهها دارد. «گیل دخت» را هم می توان ذیل همین سریالهای تاریخی صورتبندی کرد.
سریالی که با جلوههای بصری زیبا و چشمنواز جنگلی و صحنهپردازی نسبتا قابل قبول و رنگارنگ لباسها توانسته است از این منظر نمره قابل قبولی دریافت کند. نور در بسیاری از قاب بندیهای سریال به شیوه نقاشان دوره باروک(قرن 17) به کار گرفته شده است و همین موضوع جنبهای روان شناسانه و حسی(زیبایی شناسانه) به تصاویر داده است.
اما بیشک این همه ماجرا نیست و برای جذب مخاطب مقولهها و مولفههای دیگری نیز لازم است، پرداختن به مفاهیمی چون «عشق» از یک سو و از سوی دیگر تلاش برای بازنمایی یک «فرهنگ» و «سنت» به کمک «ادبیات» توانسته است سریال «گیل دخت» را به اثری جذاب برای مخاطبان تلویزیون تبدیل کند.
پایان پیام/هادی مومنیان